غروب

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

جرعه ای از خطبه فدکیه

04 فروردین 1394 توسط ميرعباسي



در روزهایی که دین خدا پایمال می‌شد و مردم به راحتی لگدمال شدنش را می‌پذیرفتند، عصمت پروردگار به پا خاست تا طنین سخنانش قرون و اعصار را فرا گیرد و راهنمای انسان‌های حقیقت طلب در تمام جهان باشد.
به گزارش مشرق، سخنرانی و خطبه حضرت زهرا(س)، تجلی بخش امام‌شناسی و ولایت محوری آن بانوی بزرگ و نیز حاوی مطالب عمیق فکری بسیاری است که نشان از معرفت سرشار آن حضرت به موضوعات علمی دارد. در واقع می‌توان گفت، یک دوره درس اعتقادات استدلالی و تبیین اصول دینداری و اخلاق عملی است؛ معرفت آموزترین سخن بشری که در آن دوران بر انسان‌ها خوانده شده است.
خطبه فدکیه حضرت زهرا(س) آن‌چنان متین، منظم و فصیح است که برخی گمان کرده‌اند، به نوشته‌‌ای از پیش طراحی شده، بیشتر شبیه است تا یک سخنرانی ناگهانی. ابن ابی‌الحدید معتزلی در شرح نهج البلاغه با ذکر سندی می‌نویسد: <عبدالله‌بن احمد از پدرش نقل می‌کند که در نزد زید شهید، پسر امام سجاد(ع) خطبه فدکیه حضرت زهرا(س) را نقل کردم و به وی گفتم: برخی گمان می‌کنند، این خطبه ساختگی بوده و آن را حضرت فاطمه زهرا(س) ایراد نکرده؛ بلکه از آن ابی‌العیناء است؛ زیرا این کلام، منظم، معیّن و یک‌نواخت می‌باشد.
زید گفت: من دیدم که بزرگان آل ابی‌طالب از پدرانشان آن را روایت می‌کنند و به فرزندان خویش یاد می‌دهند. بزرگان شیعه نیز آن را درس می‌دادند، پیش از آنکه حتی جدّ ابوالعیناﺀ، پا به عرصه وجود بگذارد>.
خطبه حضرت زهرا(س) در مسجد مدینه، از چنان عظمتی برخوردار بود که بیش از 24 نفر از شخصیت‌های قرن اول هجری همچون امیرالمؤمنین(ع)، حضرت زینب(س)، امام سجاد(ع)، ابن عباس، جابربن عبدالله انصاری و انس‌بن مالک از یاران پیامبر(ص) آن را نقل کرده‌اند. در قرن دوم نیز بزرگانی همچون امام باقر(ع)، امام صادق(ع)، زید پسر امام سجاد(ع)، مفضل، ابی‌نصر بزنطی و دیگر یاران امامان آن را روایت کرده‌اند.
این خطبه شریف در بیش از شصت کتاب مهم شیعه و اهل سنت آمده است و عالمانی همچون شیخ صدوق(ره) در علل الشرایع، سیدبن طاووس در طرائف، طبرسی در احتجاج و ابن‌ابی الحدید در شرح نهج البلاغه آن را نقل کرده‌اند. تاکنون افزون بر 112 جلد کتاب درباره این خطبه و محتوای آن نوشته شده است. محدث بزرگ علامه مجلسی(ره) می‌نویسد: <این خطبه، از خطبه‌های مشهوری است که شیعه و سنی آن را با سندهای گوناگون نقل کرده‌اند>.
نگاهی دقیق و موشکافانه به سیره فاطمی(س) و نحوه حرکت و ورود آن حضرت به مسجد، درس‌های بزرگی را به ما می‌آموزد. ابن‌ابی الحدید معتزلی، پس از ذکر اسناد خطبه، نحوه ورود حضرت را این‌گونه نقل می‌کند: <زمانی که ابوبکر تصمیم به منع فدک گرفت و حضرت زهرا(س) از این مقصد آگهی یافت، مقنعه بر سر انداخت و با جماعتی از زنان قریش به سوی مجلس ابوبکر حرکت نمود. آن حضرت لباس بلندی پوشیده بود و در راه رفتن، نظیر پدر بزرگوارش رسول اکرم(ص) گام بر می‌داشت. چون داخل مجلس شد، ابوبکر با جمعی از مهاجران و انصار نشسته بودند. سپس بین مردان و ایشان، پرده سفیدی زده شد>.
در آن شرایط، حضرت زهرا(س) در حالی که عده‌ای از زنان قریش اطراف آن حضرت را گرفته بودند، وارد مسجد شد. منظره عجیبی بود. همه مردم بی‌اراده برای دختر پیامبر(ص) راه باز کردند و منتظر بودند تا ببینند که ایشان چه می‌کند. وقتی به دستور آن حضرت میان زنان و مردان پرده‌ای زده شد، بانوی بزرگ اسلام همراه دیگر بانوان در آن سوی پرده قرار گرفتند؛ ناگهان صدای فاطمه(س) بلند شد. آه جانسوز حضرت، تمام اهل مسجد را متأثر کرد و مردم شروع به گریه نمودند. مجلس پریشان و مضطرب گردید. حضرت اندکی صبر کردند تا جوش و خروش مردم تمام شد. آن‌گاه خطبه را آغاز کردند..
<الحَمدُلله مَا أنعَم وَلَهُ الشُّکرُ عَلَی مَا ألْهَم…>.

ستایش خدا

خطبه فدکیه حضرت زهرا(س) در مسجد مدینه، در بردارنده حقایق فراوانی در توحید و معارف است. آن حضرت در بخشی از سخنان خود فرمود: <خدا را بر آنچه ارزانی داشت، سپاسگزارم و بر اندیشه نیکو که در دل نهاد، شاکرم و بر نعمت‌های فراگیرش ثنا می‌گویم. نعمت‌هایی که از شمار بیرون است و شکر و جبران آن‌ها از توان افزون و درک نهایتش نه در حد اندیشه ناموزون است. بندگان را برای فزونی نعمت‌ها و استمرار عطایا به شکر خویش فرا خواند. برای تکمیل و فزون بخشی نعمت‌ها، خلایق را به کثرت ستایش وا داشت. گواهی می‌دهم که معبودی جز او نیست و یکتایی است، بی‌شریک. روح این گواهی، دوستی بی‌آلایش است که دل‌های مشتاقان با آن در آمیخته و آثارش در افکار پرتو افکن شده است. خدایی که دیدگان را توانایی دیدن، زبان را یارای بیان و گمان‌ها را قدرت بر ادراک او نیست>.
هر آنچه آدمی در زندگی از آن سود می‌برد و موجب خیر و خوشی در دین و دنیای او می‌شود، نعمت است که شامل مال، مقام، زیبایی، سلامتی و … می‌باشد و باید با هدفی که خداوند متعال از خلقت آن‌ها برای انسان داشته است، به کار برده شود. بنابراین، هر چه که انسان برای قرب و نزدیکی به پروردگار در آن تصرف می‌کند و به این وسیله خشنودی او را طلب می‌کند، نعمت است؛ اما تنها تشکر و سپاسگزاری انسان از خداوند در برابر نعمت‌ها کافی نیست؛ بلکه باید از آن کسانی هم که وسیله این موهبت بوده‌اند، تشکر کرد و به این طریق حق زحمات آن‌ها را به جا آورد، هم چنانکه در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است که: <روز قیامت خداوند به بعضی از بندگانش می‌فرماید: آیا از فلان شخص شکرگزاری کردید؟ می‌گویند: پروردگارا شکر تو را به جا آوردیم. خداوند می‌فرماید: چون شکر او را به جا نیاوردید، شکر مرا هم نکردید>.
خداوند نیاز به شکرگزاری ندارد؛ بلکه تمام نتیجه شکر، عاید بنده می‌شود و بر نعمت‌های او می‌افزاید. نه تنها نعمت‌های مادی او افزوده می‌گردد؛ بلکه روحیه شکرگزاری نیز که خود نعمت بزرگی است، در وی تقویت می‌شود. امام حسین(ع) در دعای عرفه شکر واقعی را این‌گونه معرفی می‌کند:
<فَبِأیِّ شَیءٍ أستَقْبِلُکَ یَامَوْلاَیَ، أبِسَمْعی أمْ بِبَصَری أمْ بِلِسانِی أمْ بِیَدی أمْ بِرجلی؟ ألَیْسَ کُلَّهَا نِعَمَکَ عِندیَ وَ بِکُلِّهَا عَصَیْتُکَ؛ پس با چه وسیله رو به سوی تو آورم؟ آیا به قوه شنوایی یا بینایی‌ام یا به وسیله زبان یا دست و پایم معذرت بخواهم؟ آیا همه این‌ها نعمت تو نیست، در حالی که من با همه آن‌ها نافرمانی تو را کرده‌ام؟>.
بانوی بزرگ اسلام با شهادت و گواهی به یگانگی و یکتایی خداوند، توحید عملی را یادآور می‌شود که بر همه مسلمانان از هر صنف و طایفه‌ای واجب است. کمال توحید خداوند، خالص شدن برای اوست؛ یعنی عارف آگاه به توحید خدا می‌رسد که اخلاصش برای خدا کامل باشد. توحید واقعی آن است که انسان به طور کلی غیر خدا را نبیند. وقتی آدمی در راه اخلاص گام نهد و تا آنجا که در توان دارد، ناخالصی‌ها را از روح و جان و اعمال خود بزداید، خالص می‌شود و از نظر ایمان و معرفت و عمل، به مقام والایی دست می‌یابد که از قلمرو نفوذ وسوسه‌های شیطانی خارج می‌شود؛ اما حتی انسان‌هایی نیز که به مرحله اخلاص رسیده‌اند، باید همواره مراقب خود باشند و از خداوند بخواهند که پس از هدایت، به گمراهی نیفتند؛ زیرا در روایت آمده است:
<مردم همه در معرض هلاکتند، جز دانشمندان و دانشمندان در معرض هلاکتند، جز عمل کنندگان و عمل کنندگان در معرض هلاکتند، جز عابدان و عابدان نیز در معرض هلاکتند، جز افراد با اخلاص و مخلصان در خطر بزرگی‌اند>.

حکمت و فلسفه آفرینش

حکمت آفرینش، پرسشی است که از دیرباز، اندیشمندان را به خود متوجه ساخته است. حضرت زهرا(س) در بخشی از خطبه فدکیه به این مسأله اشاره می‌کند و می‌فرماید: <خدای متعال، همه چیز را از نیستی به هستی درآورد و آن‌ها را بدون وجود الگو و نمونه‌ای ایجاد کرد. با ید قدرت خود، همه را بالندگی داد و با اراده‌اش، به آفرینش موجودات دست یازید؛ بی‌آنکه به آفرینش آن‌ها نیازمند باشد و از این صورتگری طرفی ببندد. او می‌خواست حکمتش را آشکار سازد، مردم را به فرمانبرداری‌اش هوشیار کند و بندگان را به عبودیتش رهنمون گرداند. پس آن‌گاه پاداش را در اطاعت و کیفر را در نافرمانی نهاد تا بندگانی را از خشم و عذاب خود برهاند و به سوی بهشت و کانون رحمتش سوق دهد>.
تمامی موجودات از آن روی که آفریده خداوند هستند و هر چه دارند، از اوست؛ در برآوردن نیازهای خود رو به سوی او دارند و قصد او را می‌کنند. چنانکه قرآن می‌فرماید: (وَ أنّ إِلی‏ رَبِّکَ الْمُنْتَهی).
همچنین می‌فرماید: (یا أیّهَا النّاسُ أنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَی اللّهِ وَ اللّهُ هُوَ الْغَنِیّ الْحَمیدُ).
حضرت فاطمه(س) در این بخش از خطبه‌ خویش، اذهان را به سوی هدف آفرینش سوق داده است که خداوند نه در آفرینش و نه در صورت پردازی آفریده‌ها، هیچ گونه نیازی نداشته و هیچ گونه سودی برای خویش در نظر نگرفته است. جهان هستی هم در حدوث و هم در بقا و ماندگاری، به او نیازمند است. پس رمز آفرینش، فیاضیت و رحمانیت اوست؛ به این معنا که گستردن فیض و رحمت، مقتضای خدایی است و او پدیده‌ها را نیافریده، جز برای آنکه ثبات و پایداری حکمت خویش را برساند.
در روایتی آمده است که حضرت داود(ع) از خداوند پرسید: <پروردگارا! چرا مخلوقات را آفریدی؟ خداوند فرمود: من گنجی پنهان بودم، دوست داشتم که شناخته شوم، پس آفریدم آفریدگان را تا شناخته گردم>.
در نگرش زهرای اطهر(س) خلقت جهان مبتنی بر اصل هدفداری آفرینش است؛ زیرا هر انسان یکتا پرستی می‌داند که او و همه جهان هستی، آفریده‌های خدای متعال است و همه در یک راه برای رسیدن به مقصودی مشترک پیش می‌روند. امام حسین(ع) می‌فرماید:
<به درستی که خداوند بندگان را نیافرید، جز برای آنکه او را بشناسند؛ زیرا اگر وی را بشناسند، او را بپرستند و با پرستش و بندگی‌اش از پرستیدن غیر او بی‌نیاز شوند>.
آنچه در دستورهای الهی آمده، براساس مصالح بندگان است و به تقوا باز می‌گردد که شریف‌ترین و بالاترین وسیله تقرب آدمی به خداوند است. برای تربیت مردم، چاره‌ای نیست جز آنکه روح و جان آنان را از رذائل و پلیدی‌ها پاکیزه و به فضائل و پاکیزگی آراسته کرد؛ زیرا اساس و بنیان همه کارهایی که از آدمی سر می‌زند، صفات روحی و باورهای قلبی اوست و تا قلب پاکیزه نشود، کارهای نیک و شایسته از او بروز نخواهد کرد.

دومین پایه اسلام

نبوت، دومین بخش از اصول دین است. حضرت فاطمه(س) در دومین بخش از خطبه خود در مسجد مدینه چنین فرمود: <گواهی می‌دهم پدرم، بنده و فرستاده خداست. او را برگزید پیش از آنکه برای مردم هدایت بفرستد… و این در آن هنگام بود که بندگان در پس پرده نیستی و در پهنه بیابان عدم، گرفتار بودند… . پروردگار، محمد(ص) را برانگیخت تا فرمانش را کامل و حکمتش را نافذ کند و آنچه را مقدر ساخته بود، به انجام رساند. پیامبر(ص) دید که هر گروه، آیینی را پذیرا گشته‌اند؛ دسته‌ای بر گرد آتش در طوافند و گروهی در برابر بت به عبادت مشغولند و همگان یاد خدایی را که می‌شناسند، از خاطر زدوده‌اند. پس خدا، به نور محمد(ص) بساط ظلمت را برچید و دل‌ها را از تیرگی کفر رهانید و ابرهای تیره و تار را از مقابل دیدگان به یک سو افکند. پیامبر خدا(ص) برای هدایت مردم به پاخاست و … آنان را به آیین پا بر جای اسلام رهنمون شد و به راه راست فرا خواند>.
حضرت زهرا(س) در این بخش از خطبه شریف خود، از اثبات اصل رسالت و نبوت سخنی به میان نیاورده است؛ زیرا همه حاضران در آن جلسه مسلمان بودند و پیامبر اسلام(ص) را به نبوت و رسالت قبول داشتند؛ بلکه با توصیفی از وضعیت مردمان آن روزگار از عربستان گرفته تا ایران، امپراتوری روم شرقی و ملت‌های دیگری که تاریخ، انحطاط و تباهی آن‌ها را در زمینه‌های گوناگون حکمت، اخلاق، فرهنگ، دین و تعصب‌های قومی و قبیله‌ای ثبت کرده است، مهم‌ترین دردها و نابسامانی‌های آن را چنین بر می‌شمارد:
1. تفرقه و آشفتگی دینی؛ 2. احترام به آتش و ملازم بودن آن؛ 3. بت‌پرستی؛ 4. انکار خداوند.
آن‌گاه با برشمردن برکات وجودی پیامبر(ص) و مکتب اسلام، امتیازات بارز مکتب وحی در مقایسه با دیگر مکاتب را بیان می‌فرماید؛ به گونه‌ای که در این مکتب، هیچ گونه ابهام و سرگردانی وجود ندارد، نسبت به تمام ابعاد وجودی انسان و همه غرایز و عواطف و آرمان‌هایشان توجه شده و برای رسیدن وی به هدف نهایی خلقت، برنامه‌ای منسجم و منظم پیش‌بینی گردیده است. سرانجام نیز با قاطعیت تضمین می‌کند که اگر انسان‌ها از برنامه‌های الهی در زندگی خود پیروی کنند، هیچ گونه بیم و اندوهی نمی‌تواند در وجود و زندگی آن‌ها راه یابد و تا ابد قرین سعادت خواهند بود؛ (فَمَنْ تَبِعَ هُدایَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ).

عترت و قرآن، حافظان دین

حضرت زهرا(س) عترت و قرآن را حافظان دین الهی دانسته و فرمودند: <شما ای بندگان خدا که پرچمداران امر و نهی او و حاملان دین و وحی و امانتداران حق و رسانندگان آن به خلق هستید! بدانید که امام به حق، در میان شماست و اطاعت او، پیمانی است که قبلاً از شما گرفته‌اند و پس از پیامبر(ص) جانشینی است که برای شما باقی مانده است. کتاب ناطق خدا با ما اهل‌بیت است؛ قرآن راستگو، نور فروزان و شعاع درخشان که بیان و استدلال‌های آن روشن و اسرار و باطنش آشکار است>.
حضرت زهرا(س) در این دادگاه تاریخی با توجیه افکار عمومی، مسلمانان را از خطری درونی و روند قهقرایی تهدید کننده، هشدار می‌دهند؛ آفتی که جامعه نوپای اسلامی را پس از رحلت رسول اکرم(ص) تهدید می‌کرد، انحراف از مسیری بود که آن حضرت برای مسلمانان ترسیم کرده بودند؛ همچنان‌که خداوند در قرآن چنین می‌فرماید: ( الْیَوْمَ یَئِسَ الّذینَ کَفَرُوا مِنْ دینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ اْلإِسْلامَ دینًا).
آنچه باید مورد خوف و هراس قرار گیرد، هواهای نفسانی، هوس‌های شیطانی و مقام خواهی‌ها است؛ زیرا این‌ها است که مسلمانان را از صراط مستقیم منحرف می‌گرداند و بر اساس سنت ثابت الهی، زمینه شکست و سقوط جامعه اسلامی را فراهم می‌آورد.
مسئولیت سنگین مسلمانان در ابلاغ رسالت و گسترش اسلام در جهان مورد توجه حضرت زهرا(س) است. ایشان پاسداری از قوانین و ارزش‌های اسلامی را امری مهم دانسته‌اند که اگر مردم آن را به فراموشی بسپارند، باید منتظر مجازات و کیفر الهی و دوری از رحمت بی‌پایانش باشند و این وظیفه‌ای است که باید در همه زمان‌ها انجام شود.
مهم‌ترین انگیزه حضرت زهرا(س) آگاهی دادن به افکار عمومی است تا به آن‌ها بفهماند که انسان‌ها در برابر سرنوشت خود و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند، مسئولند و انحطاط هر قومی به دست خودش می‌باشد: (إِنّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّی یُغَیِّرُوا ما بِأنْفُسِهِمْ).

حکمت عبادات

حضرت زهرا(س) در ادامه خطبه خویش در بیان حکمت عبادات فرمودند: <خداوند ایمان شما را سبب تطهیر و پاکیزگی از شرک، نماز را وسیله پاکی از کبر و غرور، زکات را موجب تزکیه نفس و افزایش روزی، روزه را عامل تثبیت اخلاص و حج را وسیله تقویت آیین اسلام … قرار داد>.
نقطه انحراف آدمی، هواپرستی است و تنها راه نجات و آزادی از چنگال آن، توان بخشیدن به عقل و ایمان و هماهنگی این دو با یکدیگر است که هیچ یک بدون دیگری نقش چندانی ندارد. تحقق ایمان به خدا در قلب آدمی که همراه با تصدیق و اعتراف به کمال مطلق و بی‌نهایت بودن ذات اقدس الهی باشد، شرک زداست. نماز سبب دمیدن روح تواضع در وجود انسان‌ها و پایین کشیدن سرکشان از مرکب غرور است که با سجده و رکوع و نیایش به درگاه الهی تحقق می‌یابد و مانع از کبر و استکبار می‌شود.
حضرت زهرا(س) پرداخت زکات را سبب تزکیه نفس می‌داند؛ زیرا این کار سبب می‌شود که روح انسان از اسارت و وابستگی به نفس، اموال و ذخایر دنیا رهایی یابد. مبارزه با نفس امری بسیار دشوار است و اگر گرایش به مال، تعدیل و هدایت نشود، بشر را به سوی فزون‌خواهی و تکاثر طلبی که جلوه‌ای از طغیان است، می‌کشاند که خود، زشت‌ترین نوع آلودگی روح و جان آدمی است. همچنان‌که خدای تعالی در قرآن می‌فرماید: (الّذی یُؤْتی مالَهُ یَتَزَکّی).
حضرت زهرا(س) علت تشریع روزه را استوار کردن اخلاص دانسته‌اند. در حقیقت روزه، حکم جهاد با نفس را دارد که آن هم از اهمیت خاصی برخوردار است و به اراده و تصمیم و اختیار نیازمند می‌باشد. هر اندازه که جهاد با نفس بیشتر باشد، انسان به موقعیت‌های بیشتری دست می‌یابد. رسول خدا(ص) فرموده‌اند: <دشمن‌ترین دشمنان تو، نفس است که در توست>. اگر آدمی بتواند با خواسته‌های دل و نفس مبارزه کند، به طور قطع و یقین در همه زمینه‌ها موفق خواهد بود. امام علی(ع) نیز می‌فرماید: <خداوند بندگانش را با نماز و زکات و تلاش در روزه‌داری، حفظ کرده است تا اعضا و جوارحشان آرام، دیدگانشان خاشع، جان و روانشان فروتن و دل‌هایشان متواضع گردد>.
کنگره عظم حج نیز پایه‌های اسلام را مستحکم می‌کند و قدرت و توان مسلمانان را در زمینه‌های مختلف فکری، فرهنگی، نظامی و سیاسی افزایش می‌دهد. این بخش از خطبه بانوی اسلام اشاره به این آیه قرآن دارد که می‌فرماید:
(وَ أذِّنْ فِی النّاسِ بِالْحَجّ‏ِ یَأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلی‏ کُلّ‏ِ ضامِرٍ یَأْتینَ مِنْ کُلّ‏ِ فَجّ عَمیقٍ   لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ)؛ <ای پیامبر! اعلان عمومی حج را صادر کن تا مردم، چه پیاده و چه سواره، از مسافت‌های بسیار دور در آنجا گرد هم آیند و به مصالح و منافع خود به طور مستقیم، رسیدگی و نظارت کنند>.
ضرورت دفاع از حریم امامت، سبب شد تا بانوی حیا و شرف به میدان سخنوری گام گذارد و با ایراد خطبه‌ای حماسی و شورآفرین، زیباترین قطعات ادبی را رقم زند. فاطمه(س) که میراث‌دار فصیح‌ترین مردم عرب بود، در شرایطی بحرانی و بدون هیچ آمادگی قبلی، چنان خطبه‌ای ایراد فرمود که به جاودانه‌ترین قطعات ادبی در تاریخ ادبیات عرب تبدیل گردید. خطبه تاریخی زهرای اطهر(س) در مسجد پیامبر(ص) از نظرگاه فصاحت و بلاغت در اوج هماهنگی و یگانگی و از دیدگاه معرفت و حکمت، در کمال گره‌گشایی و گستردگی است؛ خطبه‌ای که با حکمت آموزی‌های رمزگونه‌اش، می‌تواند کلید درهای خیر و برکت را در اختیار ما نهد و راهنمای ما در مسیر توسعه‌های فردی و اجتماعی شود.

استدلال بر حقانیت

حضرت زهرا(س) در ادامة خطبة فدکیه، با معرفی خاندان رسالت، سقیفه را کانون فتنه دانسته، آن‌گاه دربارة فدک که میراث او از پیامبر(ص) است، سخن به میان می‌آورد و سپس یاران پیامبر(ص) را به یاری می‌خواند.
<ای مردم! بدانید که من فاطمه‌ام و پدرم محمد است که صلوات و درود خدا بر او و خاندانش باد. آنچه بیان می‌کنم، آغاز و انجامش یکی است و هرگز ضد و نقیضی در آن وجود ندارد … . پیامبری از میان شما برخاست و به سویتان آمد که از رنج‌های شما رنج می‌برد، به هدایت شما علاقه وافر داشت و نسبت به مؤمنان، مهربان و رحیم بود؛ هرگاه نسبت او را بجویید، می‌بینید که پدر من بوده است، نه پدر زنان شما و بردار پسر عموی من بوده است، نه برادر مردان شما؛ چه پر افتخار است این نسب! درود خدا بر او و خاندانش باد … >.
حضرت زهرا(س) در این بخش از خطبه، حقایق بسیار مهمی را مطرح می‌کند و قبل از آن خویش را معرفی می‌کند که رسول خدا(ص) او را چنین معرفی کرده بود: <إنَّ اللهَ لَیَغضِبُ لغَضَب فَاطمة وَ یَرضَی لِرضَاهَا؛ خدای بزرگ از خشم فاطمه به خشم می‌آید و به خشنودی او خشنود می‌شود.> ، آن‌گاه تأکید می‌کند که: یک‌بار می‌گویم و و آنچه می‌گویم، غلط و اشتباه نیست و کارهایی که انجام می‌دهم، بر خلاف حق نمی‌باشد که اشاره به همان آیه‌ای دارد که در توصیف رسول‌خدا(ص) آمده است؛ چنانکه خود نیز در ادامة خطبه‌اش از آن مدد می‌جوید:
( لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ).
حضرت  زهرا (س)با توصیفی از وضع نابسامان مردم پیش از رسالت رسول‌خدا(ص)، منتی را که خدای متعال با ارسال رسول خود به سوی آنان، بر ایشان نهاده است، یادآوری می‌کند و از جوانمردی‌ها و فداکاری‌های امام علی(ع) سخن به میان می‌آورد تا خفتگان را بیدار کند؛ همان کسی که خداوند در بیان شأنیتش فرمود:  وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ وَ اللّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبادِ).
آن‌گاه سقیفه را کانون فساد معرفی می‌کند و خطر نفاق منافقان را به مردم هشدار می‌دهد؛ منافقانی که دشمنان پنهان و داخلی‌اند که نقاب اسلام و انقلاب به صورت دارند و با چهرة دوست‌نما، خود را در صف مؤمنان داخل کرده‌اند، اما در حقیقت و در باطن، تیشه به ریشة دین می‌زنند؛ الّذینَ یَتَرَبّصُونَ بِکُمْ فَإِنْ کانَ لَکُمْ فَتْحٌ مِنَ اللّهِ قالُوا أَ لَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ وَ إِنْ کانَ لِلْکافِرینَ نَصیبٌ قالُوا أَ لَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَیْکُمْ وَ نَمْنَعْکُمْ مِنَ الْمُؤْمِنینَ فَاللّهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لَنْ یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً  إِنّ الْمُنافِقینَ یُخادِعُونَ اللّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ وَ إِذا قامُوا إِلَى الصّلاةِ قامُوا کُسالى‏ یُراؤُنَ النّاسَ وَ لا یَذْکُرُونَ اللّهَ إِلاّ قَلیلاً  مُذَبْذَبینَ بَیْنَ ذلِکَ لا إِلى‏ هؤُلاءِ وَ لا إِلى‏ هؤُلاءِ وَ مَنْ یُضْلِلِ اللّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبیلاً).
مسألة بروز اختلاف پس از رحلت انبیا، مکرر در تاریخ اتفاق افتاده است که یکی از امتحان‌ها و آزمایش‌های الهی است تا مردم در این میان، حق را بشناسند و از آن پیروی کنند. حضرت زهرا(س) به همین اختلاف اشاره می‌کند و چهرة نفاق را نمایان می‌سازد.
منصب خلافت الهی، جایگاه بسیار رفیع و منظری اعلی دارد. در آیات قرآن هم به طور روشن آمده که خلافت، منصبی الهی است و شما به آن دسترسی ندارید. (یا أَیّهَا الرّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلّغْتَ رِسالَتَه).
عتاب حضرت فاطمه(س) از این رو است که آنان، قرآن را رها کرده و اوامر و نواهی و آشکارترین دستور آن که خلافت است و در پردة ابهام قرار ندارد، زیر پا نهادند. ایشان در مسجد پیامبر(ص)، ادعای ارث را با مهارتی زیبا مطرح و با بیان منطقی برای همه روشن می‌کند: <ای مردم! فاطمه دختر پیامبر اسلام است و هر دختری از پدرش ارث می‌برد؛ پس من هم از پدرم ارث می‌برم. آیا پس از این معرفی باز نمی‌دانید من دختر پیغمبرتان هستم؟> و به این آیة قرآن اشاره می‌کند که می‌فرماید: (وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُودَ).
فاطمه(س) با استدلالی کوبنده و محکم، همه راه‌ها را بر آن‌ها می‌بندد و جای اشکال و ایرادی را باقی نمی‌گذارد تا آنان نگویند از قرآن این‌گونه فهمیدیم و آن‌گونه استفاده کردیم. حضرت(س) به کمال مطلوب خود دست یافت و آن جاودانگی و پیوستن به ابدیت بود. بانوی بزرگوار اسلام، پیش از آنکه به نتیجة آنی قیام خود بیندیشد، به استمرار نهضت خود توجه داشت و اینکه بتواند حقانیت چهرة اسلام را به تصویر کشد و سنتی جاویدان در مبارزات مذهبی برجای گذارد تا ظلم‌ستیزان تاریخ، در برابر چنین بی‌عدالتی خاموش ننشینند و برای برپایی حق از قیام نهراسند.



منبع: ماهنامه  جامعه

 نظر دهید »

اصفهان گلگون شد

25 آبان 1393 توسط ميرعباسي

بی‌شک روز 25 آبان ماه برگ سرخی را برای مردم قهرمان و شهید پرور اصفهان رقم زده است چرا که شهروندان این استان فقط در یک روز پیکرهای پاک 370 شهید عملیات «محرم» را در سال 1361 تشییع کردند.

به گزارش خبرنگار ایسنا، تاریخ پرحماسه ملت ایران و بویژه مردم استان اصفهان در روز 25 آبان ماه سال 1361 به اوج خود رسید. آنها زینب‌وار با تشییع پیکرهای پاک 370 تن از رزمندگان حاضر در عملیات «محرم» قله ایثار و شهادت‌طلبی را فتح کردند.

مردم اصفهان در همه عرصه‌های حساس ایران برگ‌های زرینی را در دفتر تاریخ ثبت کرده‌اند که یکی از این برگ‌ها مرتبط با دوران هشت سال دفاع مقدس است که نام ۲۳ هزار شهید سرافراز و ۴۵ هزار جانباز را درون خود جای داده است.

 نظر دهید »

یادی از شیخ ابوطالب مصطفایی

20 آبان 1393 توسط ميرعباسي





حجت الاسلام والمسلمین شیخ ابوطالب مصطفایی فرزند حاج ابراهیم سال 1303 ه . ش در نجف آباد دیده به جهان گشود.
در 17 سالگی به حوزه علمیه نجف آباد و اصفهان رفت. در مدرسه جده بزرگ به درس اشتغال ورزید و نزد آیات و حجج اسلام: محمد حسن عالم نجف آبادی، محمود مفید، محمد علی حبیب آبادی، میرزا علی آقای شیرازی، صدر کوپایی، خادمی، ملا هاشم جنتی، سید عبدالحسین طیب، مرتضی اردکانی، عباس ایزدی، ابراهیم امینی و آقا باقر تدین تلمذ نمود. سپس به حوزه علمیه قم عزیمت کرد و در درس بزرگانی چون آیات عظام: بروجردی، امام خمینی، علامه طباطبایی، منتظری و اسدا… نورالهی شرکت نمودند. دوباره به حوزه علمیه ی اصفهان و زادگاه خویش بازگشت و به تدریس و ارشاد مردم همت گمارد.
وی متجاوز از شصت سال به خطابه، سخنرانی، ارشاد، تبلیغ مردم و اقامه جماعت در مسجد امام صادق (ع) و مسجد الرسول (ص) مشغول بود. ایشان مورد اعتماد اکثریت مردم نجف آباد و اطراف بود و مردم برای رفع مشکلات و اختلافات و اجرای مراسم عقد به ایشان مراجعه می کردند.
شیخ ابوطالب مصطفایی سال ها در بنیاد شهید در خدمت خانواده ی شهدا بود و زندگی خود را از راه نماز استیجاری، منبر و کشاورزی می گذراند. مجالس و سخنرانی های او شیرین و پر از لطیفه بود. وی همراه آیات عظام منتظری و ایزدی و دیگر علمای مبارز، مرجعیت امام خمینی (ره) را با ارسال نامه ای به نجف، مورد تایید قرار دادند. فرزند ایشان شهید شیخ محمد جواد مصطفایی درعملیات فتح المبین در سال 1360ه . ش به شهادت رسید.
سرانجام این عالم و خطیب خدمتگذار صبح روز چهارشنبه چهاردهم آبانماه 1393 در سن 90 سالگی بر اثر عارضه قلبی دار فانی را وداع گفت و در یک تشییع جنازه پرشور مردم نجف آباد از او تجلیل کردند و در قطعه مقبرة العلمای نجف آباد به خاک سپرده شد. عاش سعیداّ و مات سعیداّ

 نظر دهید »

جرج جرداق درگذشت

15 آبان 1393 توسط ميرعباسي


ـ جرج جرداق، نویسنده، شاعر و نمایشنامه‌نویس مشهور لبنانی چشم از جهان فروبست.

به گزارش خبرگزاری رسا، جرج جرداق، نویسنده، شاعر و نمایشنامه‌نویس مشهور لبنانی روز گذشته 14 آبان‌ماه چشم از جهان فروبست.
این متفکر مسیحی، استاد ادبیات و فلسفه اسلامی دانشگاه بیروت بود و با مطبوعات و رادیو و تلویزیون لبنان هم همکاری داشت.

یکی از شاخصه‌های جرج جرداق، عشق او به امام علی(ع) بود و درباره امام اول شیعیان کتاب‌های بسیاری تالیف کرده بود. «علی،صدای عدالت بشری»، «علی و حقوق بشر»، «علی و انقلاب فرانسه»، «علی و سقراط»، «علی و دوران زندگی‌اش» و «علی و قومیت عرب» از جمله‌ آثاری هستند که این متفکر و نویسنده لبنانی درباره امیرالمومنین نوشته است.

او همچنین کتاب «روائع نهج البلاغه» را نیز پیرامون حضرت علی(ع) نوشته است که با استقبال بسیاری از سوی دانشمندان و متفکران قرار گرفته است.

او در یکی از گفت‌وگوهایش در پاسخ به این پرسش که چرا این قدر از علی(ع) سخن می‌گوید گفته بود: «عده‌ای از مردم کشورهای حوزه خلیج فارس و مصر به من پیشنهاد می‌کردند که مثلا در مورد عمر و یا دیگران بنویسم؛ اما من نپذیرفتم نه به این خاطر که بخواهم بگویم عمر و یا کس دیگری بد است نه اصلا این طور نبود، بلکه من پس از علی(ع) کسی را شایسته نوشتن ندیدم و تصمیم گرفتم که جز در مورد علی (ع) ننویسم؛  انقلاب علی(ع) انقلاب انسانی، اجتماعی، فکری و فرهنگی بود و در آن بین دو جبهه فسق و قتل و قاچاق انسان و برده و مرگ از یک طرف و جبهه دین و رحمت و عدالت و انسانیت و آزادی و حیات فاصله‌های زیادی بود. موظف شدم که جبهه علی را که خالص‌ترین جبهه‌هاست مورد بررسی و تحلیل قرار دهم. این جبهه راه را برای من روشن کرد و چراغ راهم شد.

این متفکر مسیحی امروز 14 آبان در سن 83 سالگی چشم از جهان فروبست

 1 نظر

7 محرم الحرام

09 آبان 1393 توسط ميرعباسي

منع آب از امام حسين عليه السّلام و یارانش


زمان وقوع: 7 محرم الحرام سال 61 هجری قمری


در اين روز آب را بر اهل بيت سيّد الشّهداء عليه السّلام بستند، چه اينكه نامه ابن زياد بدين مضمون رسيد كه نگذاريد حتّى يك قطره آب هم به آنها برسد. عمرو بن حجاج زبيدى با چهار هزار تيرانداز مأمور منع آب فرات شدند كه به هيچ وجه آبى به خيمه گاه پسر پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله برده نشود.


 1 نظر

6 محرم الحرام

08 آبان 1393 توسط ميرعباسي

درگذشت سيد رضي گردآورنده نهج البلاغه


زمان وقوع: 6 محرم الحرام سال 406 هجری قمری


محمدبن حسين معروف به سيدرضي در سال 359ق ديده به جهان گشود. پدرش ابو احمد حسين بن موسي نام دارد که نسبتش با چهار واسطه به امام موسي بن جعفر (ع) مي رسد. سيدرضي از بزرگان شيعه و داراي مقام و منزلت در دولت بني عباس و دولت آل بويه بود و برادرش سيد مرتضي از بزرگان علما و فقهاي شيعه در قرن پنجم هجري قمري و از ضاحب تاليفات فقهي و اصولي است. سيدرضي از همان اوايل کودکي با اشتياق فراوان به محضر درس شيخ مفيد حاضر شد و به همراه برادر، مراتب ترقي و کمال را پيمود. وي علاوه بر جديت و پشتکار زياد از نبوغي ذاتي و خدادادي برخوردار بود که پيشرفت هاي علمي و ادبي او را سرعت مي بخشيد. سيدرضي از بزرگترين صاحبان فصاحت و بلاغت بود که از درکي صحيح و ذوقي سليم بهره داشت. او در 9 سالگي چنان مهارتي در شعر از خود نشان داد که باعث شگفتي همگان گرديد. وي در 30 سالگي کل قرآن را در مدت کوتاهي حفظ نمود. همه خلفاي بني عباس را غاصبان خلافت و ولايت و حکومت اسلامي مي دانست و با اشعار خود سعي در بيان حقايق و طرح عقايد انقلابي خود داشت. او در کنار فعاليت هاي سياسي به تدريس و تاليف همت گماشت و شاگرداني فاضل و آثاري ماندگار از خود به جاي گذاشته است. شیخ طوسی، مفید نیشابوری، مهیار دیلمی و ابوالحسن هاشمی و … از شاگردان سید رضی و معانی القران، تلخیص البیان عن مجازات القران از جمله تالیفات اوست. شریف رضی در اقدامی بی نظیر، کلمات، خطابه ها، نامه ها و مواعظ امام علی(ع) را گردآوری کرد و کتابی با نام نهج البلاغه به جامعه بشری اهدا نمود. سید رضی اولین کسی است که مکانی برای تحصیل طلاب علوم دینی تهیه کرد و آن را دارالعلم نامید. سید رضی از جمله علمای جامع شیعه است که در زمینه های مختلف علمی و اسلامی، مجتهد مسلم و صاحب نظر بود و در شعر و ادبیات عرب هماور نداشت. سرانجام سید رضی این عالم شهیر اسلامی در محرم سال 406 ق در سن 47 سالگی رحلت فرمود. بدن مطهر ایشان را پس از تشییعی با شکوه در منزلش به امانت به خاک سپرده و بعدها به حرم امام حسین(ع) در کربلا منتقل کردند

 نظر دهید »

6 محرم الحرام

08 آبان 1393 توسط ميرعباسي

 

اولين محاصره فرات در كربلا


زمان وقوع: 6 محرم الحرام سال 61 هجري قمري
در اين روز عمر سعد، شبث بن ربعى خبيث را همراه سه هزار مرد سفاك با كوبيدن طبل و دهل كنار فرات فرستاد كه اطراف آن را به محاصره در آوردند.(1)


——————————————-
1- از مدينه تا مدينه: ص360تراكم لشكر يزيد در كربلا

 نظر دهید »

6 محرم الحرام

08 آبان 1393 توسط ميرعباسي

یارى طلبيدن حبيب بن مظاهر از بنى اسد


زمان وقوع: 6 محرم الحرام سال 61 هجري قمري


در شب ششم جناب حبيب بن مظاهر اسدى با اذن امام حسين عليه السّلام براى آوردن ياور و كمك، به قبيله بنى اسد رفت. اسديان پذيرفتند و حركت كردند، ولى جاسوسان به عمر سعد خبر دادند و او عده اى را فرستاد تا مانع آنها شوند. لذا درگيرى رخ داد كه در اين ميان جمعى از بنى اسد شهيد و زخمى و بقيه ناگزير به فرار شدند و حبيب به خدمت حضرت آمد و جريان را عرض كرد


- الوقايع و الحوادث: ج2 ص149. از مدينه تا مدينه: ص 370-368

 نظر دهید »
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

غروب

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

ساعت فلش مذهبی

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • وقایع تاریخ
  • نکته های مفید روزانه
  • آسمانی های زمین

اوقات شرعی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
log

کد حدیث

کد حدیث

مهدویت امام زمان (عج)
حدیث موضوعی
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس