غروب

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

مظلومیت علی(ع) در کلام فاطمه زهرا(س)

04 فروردین 1394 توسط ميرعباسي


اى پسر ابوطالب! همانند جنین در شکم مادر پرده‏‌نشین شده، و در خانه اتهام به زمین نشسته‌‏اى، شاه‏پرهاى شاهین را شکسته، و حال آنکه پرهاى کوچک هم در پرواز به تو خیانت خواهد کرد.
مشرق- حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خطبه فدکیه را خواند و سپس رو به سوى قبر پیامبر کرد و فرمود: بعد از تو خبرها و مسائلى پیش آمد، که اگر بودى آنچنان بزرگ جلوه نمى‌‏کرد…. هر خاندانى که نزد خدا منزلت و مقامى داشت، نزد بیگانگان نیز محترم بود، غیر از ما. مردانى چند از امت تو همین که رفتى، و پرده خاک میان ما و تو حائل شد، اسرار سینه‏‌ها را آشکار کردند.

آنگاه حضرت فاطمه علیهاالسلام به خانه بازگشت و حضرت على علیه‏‌السلام در انتظار او به سر برده و منتظر طلوع آفتاب جمالش بود، وقتى در خانه آرام گرفت به حضرت على علیه‌‏السلام فرمود:

اى پسر ابوطالب! همانند جنین در شکم مادر، پرده‏‌نشین شده و در خانه اتهام به زمین نشسته‌‏اى، شاه‏پرهاى شاهین را شکسته، و حال آنکه پرهاى کوچک هم در پرواز به تو خیانت خواهد کرد.
این….است که هدیه پدرم و مایه زندگى دو پسرم را از من گرفته، با کمال وضوح با من دشمنى کرد، و من او را در سخن گفتن با خود بسیار لجوج و کینه‏‌توز دیدم، تا آنکه انصار حمایتشان را از من باز داشته، و مهاجران یاریشان را از من دریغ نمودند، و مردم از یاریم چشم‏‌پوشى کردند، نه مدافعى دارم و نه کسى که مانع از کردار آنان گردد، در حالى که خشمم را فروبرده بودم از خانه خارج شدم و بدون نتیجه بازگشتم.
آنروز که شمشیرت را بر زمین نهادى همان روز خویشتن را خانه‌‏نشین نمودى، تو شیرمردى بودى که گرگان را مى‏‌کشتى، و امروز بر روى زمین آرمیده‏‌اى…..


متن حدیث:

ثم عطفت على قبر النبیّ صلى اللَّه علیه و آله، و قالت:
قَدْ کانَ بَعْدَکَ اَنْباءٌ وَهَنْبَثَةٌ - لَوْ کُنْتَ شاهِدَها لَمْ تَکْثِرِ الْخُطَبُ اِنَّا فَقَدْ ناکَ فَقْدَ الْاَرْضِ وابِلَها - وَ اخْتَلَّ قَوْمُکَ فَاشْهَدْهُمْ وَ لا تَغِبُ وَ کُلُّ اَهْلٍ لَهُ قُرْبی وَ مَنْزِلَةٌ - عِنْدَ الْاِلهِ عَلَی الْاَدْنَیْنِ مُقْتَرِبُ اَبْدَتْ رِجالٌ لَنا نَجْوى صُدُورِهِمُ - لمَّا مَضَیْتَ وَ حالَتْ دُونَکَ التُّرَبُ تَجَهَّمَتْنا رِجالٌ وَ اسْتُخِفَّ بِنا - لَمَّا فُقِدْتَ وَ کُلُّ الْاِرْثِ مُغْتَصَبُ وَ کُنْتَ بَدْراً وَ نُوراً یُسْتَضاءُ بِهِ- عَلَیْکَ تُنْزِلُ مِنْ ذِى‏الْعِزَّةِ الْکُتُبُ وَ کانَ جِبْریلُ بِالْایاتِ یُؤْنِسُنا- فَقَدْ فُقِدْتَ وَ کُلُّ الْخَیْرِ مُحْتَجَبُ فَلَیْتَ قَبْلَکَ کانَ الْمَوْتُ صادِفُنا- لَمَّا مَضَیْتَ وَ حالَتْ دُونَکَ الْکُتُبُ
ثم انکفأت علیهاالسلام و امیرالمؤمنین علیه‏السلام یتوقّع رجوعها الیه و یتطلّع طلوعها علیه، فلمّا استقرّت بها الدار، قالت لامیرالمؤمنین علیهماالسلام:
یَابْنَ اَبی‏طالِبٍ! اِشْتَمَلْتَ شِمْلَةَ الْجَنینِ، وَ قَعَدْتَ حُجْرَةَ الظَّنینِ، نَقَضْتَ قادِمَةَ الْاَجْدَلِ، فَخانَکَ ریشُ الْاَعْزَلِ.
هذا اِبْنُ اَبی‏قُحافَةَ یَبْتَزُّنی نِحْلَةَ اَبی وَ بُلْغَةَ ابْنَىَّ! لَقَدْ اَجْهَرَ فی خِصامی وَ اَلْفَیْتُهُ اَلَدَّ فی کَلامی حَتَّى حَبَسَتْنی قیلَةُ نَصْرَها وَ الْمُهاجِرَةُ وَصْلَها، وَ غَضَّتِ الْجَماعَةُ دُونی طَرْفَها، فَلا دافِعَ وَ لا مانِعَ، خَرَجْتُ کاظِمَةً، وَ عُدْتُ راغِمَةً.
اَضْرَعْتَ خَدَّکَ یَوْمَ اَضَعْتَ حَدَّکَ، اِفْتَرَسْتَ الذِّئابَ وَ افْتَرَشت التُّرابَ، ما کَفَفْتَ قائِلاً وَ لا اَغْنَیْتَ باطلاً وَ لا خِیارَ لی، لَیْتَنی مِتُّ قَبْلَ هَنیئَتی وَ دُونَ ذَلَّتی، عَذیرِىَ اللَّهُ مِنْکَ عادِیاً وَ مِنْکَ حامِیاً.



« احتجاج،ج1، ص253- شرح نهج‌البلاغه ابن‌ابی‌الحدید،ج 16، صِ263»


 نظر دهید »

یادی دیگر از استاد

04 فروردین 1394 توسط ميرعباسي

 نظر دهید »

یادی از استاد

04 فروردین 1394 توسط ميرعباسي

 

سلام استاد

در مکتب اخلاق استاد مقامی همانند پدر دارد و زمانی که وارد کلاس درس فاطمه شدم آموختم که استاد حقی دارد که حتی بعد از مرگش نیز ما را مدیون خود می کند

و امروز در آغازین روزهای فصل بهار در تحولی که 12 ماه انتظارش را می کشیم ، استاداانی از میان ما رفتند و به یک باره چراغ خانه مان خاموش کردند

شهادت یگانه بانوی جهان فاطمه زهرا در آغازین روزهای سال مصادف شد با پر کشیدن اساتیدی از مکتب فاطمه … آنان که درس فاطمه را به درستی آموخته بودند و در تمام اعمال و رفتارشان متجلی بود …

استاد عزیز:

طوبی جمشیدیان :


نه تنها استاد صرف و نحو بلکه استاد اخلاق ، زندگی، معنویت، و در یک کلام زنی از تبار مکتب فاطمه بود فاطمه گونه زیست و در روزهای شهادت فاطمه نیز فاطمه گونه از دنیا رفت ……..

روحش شاد و یادش گرامی باد

استاد حلالمان کن…………

 

 نظر دهید »

زندگی به سبک بهشت

19 اسفند 1393 توسط ميرعباسي

کمرنگ شدن ارزش های اخلاقی حلقه مفقوده زندگی امروز است

حجت الاسلام حسین دهنوی استاد حوزه و کارشناس خانواده بار دیگر میهمان مردم شهرمان بود. هفتمین جلسه از سلسله نشست های زندگی به سبک بهشت که به همت سازمان رفاهی تفریحی شهرداری در محل فرهنگسرای خارون برگزار شد.

حجت الاسلام دهنوی زندگی حضرت زهرا و حضرت علی(ع) را الگویی بی مانند برای تمام اعصار تاریخ بیان کرد که گذشت زمان این الگوها را کهنه نخواهد کرد.

 وی یکی از عوامل موفقیت در زندگی حضرت زهرا و حضرت علی را پایبندی به ارزش های اخلاقی برشمرد و افزود: زندگی که براساس عمل به ارزش های اخلاقی پایه ریزی شود، هیچ گاه از هم پاشیده نخواهد شد و این ارزش های اخلاقی در هر عصری ثابت و لایتغیر است و تنها مصادیق آن نسبت به هر دوره و زمانی تغییر می کند.

حجت الاسلام دهنوی مواردی چون صداقت، احترام به یکدیگر، وفاداری ، فداکاری و از خودگذشتگی را با توجه به سیره و سبک زندگی حضرت علی و حضرت زهرا از جمله ارزش های اخلاقی فراموش شده در زندگی امروز جامعه اسلامی بیان کرد.

خبرگزاری رسا

 نظر دهید »

هیات های مذهبی زنان

01 آذر 1393 توسط ميرعباسي

 

 1 نظر

برتری خبرگزاری رسا در بیستمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری‌ها

24 آبان 1393 توسط ميرعباسي



خبرگزاری رسا ـ در اختتامیه بیستمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری ها از رسا به عنوان خبرگزاری برتر در حوزه دین و اندیشه تجلیل به عمل آمد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، اختتامیه بیستمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری ها کشور، عصر روز جمعه با حضور مدیران و مسئولان ارشد کشور در مصلی امام خمینی(ره) تهران برگزار شد که در این نمایشگاه خبرگزاری رسا به عنوان غرفه برتر در حوزه دین و اندیشه شناخته شد.

براساس این گزارش، در این اختتامیه که غلامعلی حداد عادل، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و محمد سرافرحضور صدا سیمای جمهوری اسلامی حضور داشتند از غرفه خبرگزاری رسا به عنوان غرفه برتر دز حوزه دین تجلیل به عمل آمد.

طراحی و دکوراسیون غرفه، برنامه های غرفه و خلاقیت در ارائه خدمات، عدم تخطی از دستورالعمل انضباطی نمایشگاه، همکاری با ستاد نمایشگاه، میزان تأثیر در شکوه نمایشگاه (کیفیت و تأثیر در میزان حضور مردم)، برنامه های جانبی و نظرسنجی های ستاد نمایشگاه از معیارهای بود که خبرگزاری رسا را به عنوان غرفه برتر در حوزه دین و اندیشه معرفی کرد.

حداد عادل در این مراسم، شعار رسانه، آزادی مسؤولان را شعار ارزشمندی دانست و پیشنهاد کرد مسئولان وزارت ارشاد در این خصوص همایشی را برنامه ریزی کنند تا ابعاد مختلف این موضوع به صورت گسترده و وسیع تر برررسی و آن را برای رسانه ها تبیین کنند.

وی در ادامه سخنانش مسؤولیت رسانه ها را در برابر نظام اسلامی، شهدا، آرمان ها و ارزش های اسلامی بسیار سنگین خواند و خواستار توجه بیشتر نسبت به این مساله شد.

اختتامیه بیستمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری ها روز جمعه 23 آبان ماه با حضور محمد سرافراز، رییس صدا سیمای جمهوری اسلامی، در سالن شبستان مصلای تهران برگزار شد.

همچنین جمعی از مسؤولان فرهنگی و هنری، کشوری و جمعی از اصحاب رسانه و مطبوعات در این مراسم حضور خواهند داشت.

شایان ذکر است، معرفی غرفه های برتر یکی دیگر از بخش های اختتامیه نمایشگاه مطبوعات بود.

از سوی هیأت انتخاب معرفی درهر یک از 9 حوزه؛ خبرگزاری‌ها، روزنامه‌ها، مؤسسات مطبوعاتی، رسانه‌های محلّی، دین و اندیشه، آموزشی، تخصصی، سیاسی، اقتصادی، عمومی، خانوادگی و فرهنگی، هنری یک غرفه به عنوان غرفه برتر معرفی شد.

 

 نظر دهید »

درگذشت یکی از علمای دیار نون

15 آبان 1393 توسط ميرعباسي

مردم قدر شناس نجف آباد امروز پیکر حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ ابوطالب مصطفایی یکی از سرشناس ترین علمای شهر خود را پس از تشییع از مسجد امام صادق (ع) این شهرستان به سمت حسینیه اعظم و باغ ملی برای خاکسپاری در قطعه علماء گلزار شهدا بدرقه کردند.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری نجف آباد نیوز در این مراسم که باحضور تعداد زیادی از مردم و مسئولان شهرستان برگزار شد،پیکر این روحانی برجسته و با نفوذ که سردار شهید محمد جواد مصطفایی را نیز در راه اسلام تقدیم کرده،سالهای زیادی از عمر پر برکت خود را صرف خدمت صادقانه به اسلام و ترویج شعائر الهی کرده بود.

حجت الاسلام و المسلمین حسناتی امام جمعه نجف آباد نیز در مراسم ترحیم این عالم ربانی در مسجد الرسول این شهرستان با بیان ویژگی های شخصیتی ایشان،خواستار ادامه راه این عالم وارسته توسط طلاب جوان و تقویت مبانی فکری و عقیدتی جامعه در بخش های مختلف شد.

 

 1 نظر

یاحسین

08 آبان 1393 توسط ميرعباسي

هل من ناصر ینصرنی

مولایم اباعبدالله علیه السلام نیز در روز عاشورا فرمود:
«هل مِن ناصر ینصرنی» چه کسی از میان شما هست که مرا کمک کند؟
آیا این از روی فقر است؟
نه!
بزرگ است و می خواهد شنونده را راه بیاندازد.
ماه محرم یکی از ماههای تکامل است و محبت و عزاداری برای امام حسین انسان را زود به مقصد می رساند.



حاج محمد اسماعیل دولابی

 نظر دهید »

قابل توجه مداحان عزیز:

07 آبان 1393 توسط ميرعباسي


چون خون خدا بیا مسلمان باشیم
یا حد‌اقل شبیه مسلمان باشیم
مولا ، سگ آستان نمی خواهد مرد !
او کرده قیام ، تا که « انسان » باشیم.

ای مرثیه خوان ! گزافه گفتن کفرست
با لهجه ی دین ، خرافه گفتن کفرست
اسلام دو نور عترت و قرآن است
جز این ، سخنی اضافه گفتن کفرست

وقتی که حسین را تو « سین » می خوانی
در تعزیه ، روضه ی حزین می خوانی
یعنی که حماسه را غلط می فهمی
وقتی که ز کوه ، اینچنین می خوانی

ای دل شدگان ! حسین « عبدالله » است
گوینده ی « لا اله الا الله » است
هر کس که حدیث دیگری می گوید
سوگند به نور ! مشرک و گمراه است

‌‌‌‌‌‌‌ ای دوست ، بیا مُکرّم باشیم
در بندگی خدا ، مُصمّم باشیم
اسلام ، غلام و سگ نمی خواهد مرد !
دین آمده است ، تا که « آدم » باشیم

 2 نظر

مردی از جنس نور

07 آبان 1393 توسط ميرعباسي

 

 نظر دهید »

به یاد استاد بیگدلی

27 شهریور 1393 توسط ميرعباسي

یکی از حقوقی که در حوزه های علمیه به شدت به آن توجه می شود، حق استاد است و این حق حتی بعد از مرگ استاد نیز از بین نخواهد رفت.

استاد احمد بیگدلی از اساتیدی بود که هر چند مدت کوتاهی از محضر پر از مهرش استفاده کردیم، ولی همان مدت کوتاه نیز باعث شد تا حقی بزرگ بر گردن ما بگذارد. و اکنون او دیگر در بین ما نیست … و ما به رسم ادب نگاشتیم از ایشان متنی مصاحبه گونه را که در زمان حیات ایشان انجام داده بودم… یادش گرامی و راهش پر رهرو باد…


از او پرسیدیم از نام و نشانش ،از شغلش ،از تحصیلاتش و او با همان لحن زیبایش که آمیخته با 50 سال تجربه بود ،اینگونه جواب داد :
من احمد بيگدلي هستم فرزند عزيز و گوهر متولد 26 فروردين 1324 اهواز . من در حال حاضر در سه جا تدريس مي کنم. انجمن سينماي جوان در يک موسسه خصوصي، داستان نويسي و فیلمنامه نویسی تدریس می کنم و با مجملات ادبي اصفهان به نوعي همکاري دارم .همچنین عضو هیأت تحریریه یکی از نشریات دانشگاه صنعتی اصفهان هستم .
فوق ديپلم علوم انساني ودر دانشکده هنرهاي دراماتيک ،رشته تئاترگزينش بازيگري و کارگرداني می خواندم بعد از انقلاب فرهنگي، دانشگاه را کرده و راهي نجف آباد شدم.
چرا نجف آباد را انتخاب کردید ؟
يک دليل خاصي دارد که کمتر کسي باور مي کند .
من فرا خوانده شدم.آیا چيزي از کشف و شهود شنيديد يا نه. من در تابستان 1360 در خانه پدر زنم بودم که در همان عالم شهود بود که به نجف آباد فرا خوانده شدم . به من امرشد که به اینجا بيايم ،به همين سادگي.
حال خود را اهل کجا می دانید ؟
من در اهواز به دنيا آمدم .بخشي از دوران کودکيم در اهواز و آقاجاري گذشته و انسان کودکي اش را نمي تواند فراموش کند.
در رمان«اندکي سايه » نوشتم که 10 سالگي سن فراموشي نيست. الان 25 سال است که در نجف آباد زندگي مي کنم و ديگر الان يک نجف آبادي هستم.
اما به نظر مي آيد که نجف آباديها زياد غريبه ها را دوست ندارند و شاید بتوان علتش را در این مطلب دانست که:در طول تاريخ غريبه ها به نجف اباد خیلی ستم کرده اند، حمله کرده اند، غارت کرده اند ؛ولي به هر حال 25 سال است که اين جا زندگي مي کنم، چه نجف آباديها خوششان بيايد چه نيايد من نجف آبادي روي دستشان مانده ام.
جرقه ای که شما را به این سو کشاند چه بود ؟
هر کس يک جوري از يک جايي شروع مي کند. آن لحظه که نقش تاثير گذاری دارد، کجاست؟! کلاس سوم يا چهارم ابتدايي معلمي داشتم به نام آقای کاوه پيشه در دبستان مهرداد که مرد بزگوار و نيکي بود و خیلی چیزها را در آن مدت کوتاه یاد گرفتم.
ایشان سر کلاس انشاء يا باقي مانده وقت درس های ديگر کتاب مي خواند. يادم هست ، یکی از کتابهایی که خیلی من به آن دلبسته شدم ،قطعات ادبي از شاعر قرن 18 فرانسه «الفونس دولا مارتين»بود.وقتی ایشان قطعاتي از این کتاب را مي خواند، من سر کلاس از هوش مي رفتم.چنان مست آرايه های زيبایش می شدم ،که باور نمي کنيد.و این مسئله بود که قفل ذهن مرا باز کرد و وارد سراي ادبيات شدم.
همچنین انشاء هاي خوبي هم مي نوشتم. زماني که بچه بودم، راديو و تلویزیون نبود.شبها همسايه ها در خانه ماجمع مي شدند و من گوشه اي مي نشستم و براي همه اعضاي محله کتاب مي خواندم.حدود 2 ساعت برایشان کتاب مي خواندم، مي گفتند: بَس است، بقيه اش را فردا شب. از جمله کتابهایی همچون امير ارسلان نامدار حسين کرد شبستري .
پدرم کارگر شرکت نفت بود شاهنامه خوان خوبي بود. حافظ را حفظ بود. شيوه شاهنامه خواني را ياد گرفتم و همچنین اهل مجله،روزنامه ،سیاست و طرفدار دکتر مصدق بود.
پس باید گفت نویسندگی به سراغ شما آمد؟
دقيقاً من انتخاب شدم به دهمین دلیل من به دنيا آمدم تا بنويسم. من فقط براي نوشتن به دنيا آمدم. الکي شعار نمی دهم. در اتوبوس، پاي تلويزيون که مي بينم داستان خودم را مي نويسم الاآن که با شما صحبت می کنم دارم داستان خودم را می نويسم یا با قلم روی کاغذ ایا در ذهنم.
تا کنون چند داستان نوشته اید ؟
داستان کوتاه مي نويسم. شگرد کارم در نوشتن داستان کوتاه است.دو تا مجموعه داستان دارم که در حال انتشار است، يکي« آناي باغ سيب» يکي «آواي نهنگ»که در انتظار مجوز به سر مي برند که در نوع خودش و در فرم و شگرد داستان نويسي کاملاً کار نو و تازه ای است . کار تازه اي در داستان نويسي کرده ام که هيچ کس نکرده است،که اگر منتشر شود،يک اتفاقي در ادبيات ما مي افتد.
نکته ظریف اینجا است که روزي يکي از روزنامه نگاران گفت: تا رمان ننويسي،تو را به عنوان نويسنده قبول ندارند. در ادبيات ايران رمان را کتاب مي دانندنه مجموعه داستان را . در سال 1367 دو تا سياه مشق داشتم، رویش کار کردم، بازنويسي کردم و در سال 1384 به دست ناشر سپردم ،که با عنوان « اندکی سایه» در 25 فرودين 1385 در تهران رونمايي شد .و در 16 بهمن 1385 به عنوان کتاب سال انتخاب شد.
خيلي دلم مي خواست اتفاقي در زندگي ام بيفتد. به دو دليل: يکي اين که من در گوشه انزوا به سر مي بردم. يزدانشهر - نجف آباد -اصفهان - ايران، خيلي جاي دور و گوشه اي است و در انزوا ماندن براي آدمي که اهل قلم است، زياد مطلوب نيست و خريداري ندارد؛ چون ناشران روي اسم سرمايه گذاري مي کنند.
يک نکته ظريف در انتخاب کتاب سال امسال این است که کتاب سال امسال بدون اين که روي اسم سرمايه گذاري شود يا رفيق بازي شود، انتخاب شد. من را به خاطر خود کتابم انتخاب کردند و نکته اين است که خداوند مي خواست من از اين انزوا در بيایم.
چون هميشه مي ناليدم، پروردگارا من نمي توانم،بيايم تهران، تهران را اين جا بياور. و جالب اين جاست که از تهران زنگ زدند و گفتند کتابت انتخاب شده تمام مصاحبه ها با بسياري از نشريات یا سايتهاي خبري که از طریق تلفن انجام می دهم و در واقع تهران آمده در خانه من و خداوند نداي مثبت داد .
اولين مطلبی که نوشتید ،چه بود ؟
اولین داستانی که نوشتم به نام«آن را از خودمان بدانیم » در مجله معتبرفردوسی در سال 1346 به چاپ رسيد. دليلش هم اين بود ،از بَس کتاب خواندم تا اين که استخر من از آب باريکه قنات پر شده بود. وقتي واره را کشيدم آب تا ته باغ رفت.
رمان و داستان کوتاه خيلي مي خواندم. توصيه مي کنم نسل جوان رمان خوب بخوانند نه فهيمه رحيمي .رمانهاي خوب داريم مانند «سو و شون» سيمين دانشور، «چهل تن»،« سپيده دم ايران»، کتابهاي آقاي مرادي کرماني که یک رمان به نام «نه خشک و نه تر».جوانان داستان کوتاه بخوانند من اصلاً داستان نويسي را جايي ياد نگرفتم از بَس خوانده بودم شروع به داستان نویسی کردم.
زمانی که مطلع شدید چه احساسی داشتید؟
خوش حال شدم ولي سکته نکردم من به هيچ کس نگفته بودم مي روم تهران چون از رقيبان مي ترسيدم اين جا که آمدم گفتم که مي خواهم بروم تهران جايزه از دست رئيس جمهور بگيريم خانم قضايي گفت نامه اي بنويسم راجع به اوضاع و احوال اين جا من اسم اين جا را گذاشته ام گلخانه من فکر کردم که قبل از اين که بروم بالا بعد که رفتم يادم رفت که نامه را بدهم وقتي خواستم جايزه را بگيرم آقاي صفار هرندي گفت: ايشان علاوه بر اين که رمان خوبي نوشتند يک کار جالب ديگر هم کردند باب جايزه کتاب سال رد زمينه ادبيات داستاني را ايشان گشودند. آقاي احمدي نژاد پرسيد از کجا آمده اي؟ گفتم: از نجف آباد يک دفعه يادم آمدم گفتم من يک امانتي دارم که مسئولين مدرسه براي شما نوشته اند آن جا بيشتر شبيه يک گلخانه است پاکت را دادم به او
نميتوانيد تصور کنيد که آقاجاري چگونه جايي است. خيلي کم باران مي آيد تا بستان درجه دما 55- 50 درجه است سايه در آن جا خيلي ارزش دارد وقتي مي گويي اندکي سايه حسرت خنکي را احساس مي کني.
عشق: عاشق زنم هستم
مادر: وقتي زنده بود قدرش را نداشتم وقتي مرد فهميدم اين است که هر از گاهي از ته دل آه مي کشم: آي نه نه
خدا: من با خدا خيلي رفيقم اعتقاد ندارم خدا يک چيز خيلي هول انگيزي است وقتي خدا رحمن و رحيم است کجاش ترسناک است من با خدا خيلي رفيقم اون بيشتر با من رفيق است تامن با او
باور کنيد بعد از يان چه کار مي کند چه خلق مي کند تصميم گرفتم دور و برم را خلوت کنم کارهايي که وقتم را مي گيرد انجام ندهم ولي هر کاري کردم نتوانستم روي حوزه قلم بکشم تنها جايي است که روش قلم نگرفتم.
مقصودم اين نيست که خواهران و برادران حوزوي فقط درس دين بخوانند آن دوران گذشت که زبان انگيسي خواندن کراهت داشت حوزه الان به نظر مي آيد نبايد چيزي کمتر از دانشگاه داشته باشد يکي از تحولات گسترده حوزه داستان خوب بنويسند مخصوصاً حوزويان که پاک بين و پاک نهاد و نيکو سرشت هستند من خودم يک نويسنده اخلاق گرا هستم در داستان هاي من جامعه ايده آل است در هيچ کدام از داستانهاي من مردم به هم فحش نم يدهند بچه هاي حوزه مي توانند بخوانند، بخوانند، بخوانند، …

 

اللهم صلی علی محمد و آل محمد

 2 نظر

آغازین سلام

24 شهریور 1393 توسط ميرعباسي

 

 2 نظر
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

غروب

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

ساعت فلش مذهبی

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • وقایع تاریخ
  • نکته های مفید روزانه
  • آسمانی های زمین

اوقات شرعی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
log

کد حدیث

کد حدیث

مهدویت امام زمان (عج)
حدیث موضوعی
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس